ایداایدا، تا این لحظه: 13 سال و 5 ماه و 14 روز سن داره

دختر گلم آیدا

در زندگي باران نباش كه فكر كنند خودت را با منت به شيشه ميكوبي ؛ ابر باش تا منتظرت باشند كه بيايي

کی می خواد مثل تو باشه ،مثل تو که بی نظیری مثه تو که با نگاهت ، منو از خودم می گیری کی می خواد مثل تو باشه ،مثل تو که تکیه گاهی تو به داد من رسیدی،توی تردید و سیاهی همه چی از تو شروع شد،همه چی با تو تمومه چرا دنیارو نبینم ، وقتی چشمات روبرومه عشق تو پناه آخر ، واسه قلب نیمه جونه کی می خواد مثل تو باشه ، کی مثه تو مهربونه وقتی که چشای خیسم، دیگه جایی رو نمی دید جزتوهیچ کس تو دنیا، حال وروزمو نفهمید همه چی از تو شروع شد،همه چی با تو تمومه چرا دنیارو نبینم ، وقتی چشمات روبرومه ...
18 دی 1390

چه زیباست هنگامی که در اوج نشاط و بی نیازی هستی دست به دعا برداری

چه قدر فاصله اینجاست بین آدمها چه قدر عاطفه تنهاست بین آدمها کسی به حال شقایق دلش نمی سوزد و او هنوز شکوفاست بین آدمها کسی به نیت دل ها دعا نمی خواند غروب زمزمه پیداست بین آدمها چه می شود همه از جنس آسمان باشیم طلوع عشق چه زیباست بین آدمها تمام پنجره ها بی قرار بارانند چه قدر خشکی و صحراست بین آدمها به خاطر تو سرودم چرا که تنها تو دلت به وسعت دریاست بین آدمها
18 دی 1390

چه زیباست هنگامی که در اوج نشاط و بی نیازی هستی دست به دعا برداری

چه قدر فاصله اینجاست بین آدمها چه قدر عاطفه تنهاست بین آدمها کسی به حال شقایق دلش نمی سوزد و او هنوز شکوفاست بین آدمها کسی به نیت دل ها دعا نمی خواند غروب زمزمه پیداست بین آدمها چه می شود همه از جنس آسمان باشیم طلوع عشق چه زیباست بین آدمها تمام پنجره ها بی قرار بارانند چه قدر خشکی و صحراست بین آدمها به خاطر تو سرودم چرا که تنها تو دلت به وسعت دریاست بین آدمها
18 دی 1390

فقط خدا

عزیزم هر وقت دیدی خیلی دل تنگی... هر وقت دیدی تو اوج تنهایی خودت گم شدی و دیگه برای رفتنت هیچ راهی نیست و هیچ كسی درد و رنج تو رو نمی بینه و نمی فهمه ... فقط باور كن ... باور كن كه همیشه یك خدا كنار تو هست. درست وقتی كه انتظارش رو نداری، ناگاه دستت رو می گیره و دوباره حركتت میده. به همین سادگی...فقط خدای هستی ات رو فریاد كن و منتظر جواب اون بمان ... مطمئن باش خیلی زود به جوابت میرسی. فقط باورش كن.
18 دی 1390

فقط خدا

عزیزم هر وقت دیدی خیلی دل تنگی... هر وقت دیدی تو اوج تنهایی خودت گم شدی و دیگه برای رفتنت هیچ راهی نیست و هیچ كسی درد و رنج تو رو نمی بینه و نمی فهمه ... فقط باور كن ... باور كن كه همیشه یك خدا كنار تو هست. درست وقتی كه انتظارش رو نداری، ناگاه دستت رو می گیره و دوباره حركتت میده. به همین سادگی...فقط خدای هستی ات رو فریاد كن و منتظر جواب اون بمان ... مطمئن باش خیلی زود به جوابت میرسی. فقط باورش كن.
18 دی 1390

چگونه در مورد دیگران می اندیشیم؟؟

هیزم شكن صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده است. شك كرد كه همسایه‌اش آن را دزدیده باشد، برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت. متوجه شد همسایه‌اش در دزدی مهارت دارد؛ مثل یك دزد راه می‌رود، مثل دزدی كه می‌خواهد چیزی را پنهان كند، پچ پچ می‌كند. آن قدر از شكش مطمئن شد كه تصمیم گرفت نزد قاضی برود. اما همین كه وارد خانه شد تبرش را پیدا كرد، زنش آن را جابه‌جا كرده بود. مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه را زیر نظر گرفت و دریافت كه او مثل یك آدم شریف راه می‌رود، حرف می‌زند و رفتار می‌كند. ...
18 دی 1390

چگونه در مورد دیگران می اندیشیم؟؟

هیزم شكن صبح از خواب بیدار شد و دید تبرش ناپدید شده است. شك كرد كه همسایه‌اش آن را دزدیده باشد، برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت. متوجه شد همسایه‌اش در دزدی مهارت دارد؛ مثل یك دزد راه می‌رود، مثل دزدی كه می‌خواهد چیزی را پنهان كند، پچ پچ می‌كند. آن قدر از شكش مطمئن شد كه تصمیم گرفت نزد قاضی برود. اما همین كه وارد خانه شد تبرش را پیدا كرد، زنش آن را جابه‌جا كرده بود. مرد از خانه بیرون رفت و دوباره همسایه را زیر نظر گرفت و دریافت كه او مثل یك آدم شریف راه می‌رود، حرف می‌زند و رفتار می‌كند. ...
18 دی 1390

منم زیبا که زیبا بنده ام را دوست میدارم

منم ز یبا که زیبا بنده ام را دوست مید ارم   تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید ترا در بیکران دنیای تنهایان رهایت من نخواهم کرد رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود تو غیر از من چه میجویی؟ تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟   تو راه بندگی طی کن عزیزا من خدایی خوب میدانم تو دعوت کن مرا با خود به اشکی .یا خدایی میهمانم کن که من چشمان اشک الوده ات را دوست میدارم طلب کن خالق خود را.بجو مارا تو خواهی یافت که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که   وصل عاشق و معشوق هم،اهسته میگویم، خدایی عالمی دارد تویی زیباتر از خورشید زیبایم.تویی والاترین مهم...
18 دی 1390

منم زیبا که زیبا بنده ام را دوست میدارم

منم ز یبا که زیبا بنده ام را دوست مید ارم تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید ترا در بیکران دنیای تنهایان رهایت من نخواهم کرد رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود تو غیر از من چه میجویی؟ تو با هر کس به غیر از من چه میگویی؟ تو راه بندگی طی کن عزیزا من خدایی خوب میدانم تو دعوت کن مرا با خود به اشکی .یا خدایی میهمانم کن که من چشمان اشک الوده ات را دوست میدارم طلب کن خالق خود را.بجو مارا تو خواهی یافت که عاشق میشوی بر ما و عاشق میشوم بر تو که وصل عاشق و معشوق هم،اهسته میگویم، خدایی عالمی دارد تویی زیباتر از خورشید زیبایم.تویی والاترین مهمان دن...
18 دی 1390

مادر جان دوستت دارم

مادر يعني به تعداد همه روزهاي گذشته تو، صبوري! مادر يعني به تعداد همه روزهاي آينده تو ،دلواپسي! مادر يعني به تعداد آرامش همه خوابهاي کودکانه تو، بيداري ! مادر يعني بهانه بوسيدن خستگي دستهايي که عمري به پاي باليدن تو چروک شد! مادر يعني بهانه در آغوش کشيدن زني که نوازشگر همه سالهاي دلتنگي تو بود! مادر يعني باز هم بهانه مادر گرفتن.... پدرم هر وقت ميگفت "درست ميشود"... تمام نگراني هايم به يک باره رنگ ميباخت...! مردان پيامبر شدند؛ و زنان مادر؛ قداست پيامبران را توانسته‌اند به زير سوال ببرند؛ ولي قداست مادران را هرگز..!   بهشت از آن مادران است در حالي که به جز پرستاري و نگهداري از فرزندان ، هيچ حق ديگري نسبت به آتها ندارند و ...
11 دی 1390